قد تحاول الوصول إلى هذا الموقع من مستعرض آمن موجود على الخادم. يرجى تمكين البرامج النصية وإعادة تحميل هذه الصفحة.
متابعة
الدخول
Toggle navigation
صفحه نخست
درباره ما
وب سایت صدور فتوا
نبش عالیجناب مفتی
دانشنامه سنت
يبدو أن JavaScript غير مُمكن على المستعرض. الرجاء تشغيل JavaScript والمحاولة مرة أخرى.
فتاوى بن باز
محدد حالياً
مرور بر اساس شماره جلد
مرور بر اساس هدف
الفبايي لغت نامه
الرئاسة العامة للبحوث العلمية والإفتاء
>
فارسی
>
فتاوى بن باز
طبق بر شمارۀ جلد ورق زدن
>
جلد ششم
>
صاحبان غار وصاحبان سنگ
(
شماره بخش 6
;
صفحه 198
)
صاحبان غار وصاحبان سنگ
س: این سوالیست از شنونده ف. ر. ا از بور سودان که می گوید: سخن درست دربارۀ تعداد اهل کهف چیست؟ وآیا آنها صاحبان سنگ هستند؟ یا آنها غیر آنها است؟ پس اگر این گونه باشد پس صاحبان سنگ کی ها اند وقصه آنها چگونه است؟
ج: اهل کف را خداوند در کتاب عظیم خود بیان کرده است، ونزدیکتر به آنچه که جماعت از اهل علم گفته اند: آنها هفت فرد هستند وهشتم شان سگ ایشان است، این نزدیکتر وظاهرتر است، وآنها مردمان مومن بودند، جوانان بودند که به خدا ایمان آوردند وخداوند در هدایت شان افزود، هنگامیکه خداوند متعال آنها را از خواب بعد از مدت زمان دیر بیدار ساخت، سپس آنها را میراند بر دین حق شان، این اشخاص اهل کف هستند آنگونه که خداوند متعال در قرآن کریم بیان ساخته است، جوانان بودند که به خدای شان ایمان آوردند پس خداوند در هدایت شان افزود وخواب دراز نمودند به اذن خداوند، وبعد از آن مردند وبعضی از صاحبان قدرت از امرا ورؤسا بر جای آنها مسجد ساختند، وآنها خطا نمودند وغلط کردند در این باره، زیرا مسجد بنا کردن بر سر قبرها جایز نیست، ومنع کرده است رسول الله (صلى الله عليه وسلم) از این کار، ولعنت نموده کسی را که این کار را کرده است وگفت:
خداوند لعنت کرده است يهود"جهوديان" ونصارى" مسیحیان" بخاطریکه قبرهای پیامبران خود را برای خود مساجد گرفتند،
وهوشدار داده است از بنای قبرها وگچ کردن آن وساختن مساجد بر آنها، زيرا كه رسول خدا (صلي الله عليه و سلم) از اين كار منع كرده اند وآنهاي را كه قبرها را مسجد گرفته اند لعنت نموده است.
برای مسلمانها جایز نیست ساختن مساجد بر قبرها، ونه گنبد ونه غیر آن، بلکه قبرها جای آشکار بوده وبلند نیست وبر آن بنا نمی باشد، نه گنبذ ونه مسجد ونه غیر آن است، این گونه بود قبرهای مسلمانان در زمان پیامبر (صلی الله علیه وسلم)، ودر زمان خلفای راشدین تا که تغییر دادند بعد از آن مردم وبر سر قبرها بنا کردند، واین کار نادانی خطا واز وسایل شرک است، پیامبر (صلی الله علیه وسلم) فرمود:
لعنت کرده است خداوند يهود"جهوديان" ونصارى" مسیحیان" آنها قبرهای پیامبران شان را مساجد ساختند، گفت: عایشه (رضي الله عنها): بیم داده می شود آنچه که انجام دادند
وپیامبر (علیه الصلاة والسلام) فرمودند:
هنگامیکه آگاه ساخت او را ام حبیبه وام سلمه که در سرزمین اتیوپیا يا حبشه
(
شماره بخش 6
;
صفحه 199
)
چند کلیسای وجود دارد ودر آنها تصاویری است فرمود: آنها قومی اند هرگاه مرد صالحی در میان ایشان فوت کرد بر سر قبر او مسجد بنا میکنند واین تصویرها را در آن میکشند سپس فرمود: آنها بدترین خلق در نزد خدا میباشند،
مقبول همگی (اتفاق به صحت او). پس خبر دادند که آنها بدترین مردم هستند به خاطر بنا نمودن بر سر قبرها وگذاشتن تصاویر بر سر آن، از خداوند سلامت می خواهیم.
وآنحضرت (صلى الله عليه وسلم) در روایتی که آنرا از آنحضرت
جندب ابن عبد الله بجلی
(رضی الله عنه) روایت کرده است:
خداوند من را دوست گرفت چنانچه که ابراهیم را دوست گرفته بود واگر من از امت خود دوست بر می گزیدم ابو بکر را انتخاب می کردم دوست، آگاه باشید وبه تحقیق کسانیکه پیش از شما بودند قبرهای پیامبران ونیکو کاران خود را مساجد ميگرفتند وبر حذر باشید که قبرها را برای خود مساجد نگیرید ومن شما را از آن منع میکنم
مسلم در کتاب صحیح خود آنرا روایت کرده است، پس پیامبر (صلی الله علیه وسلم) نهی کرده است در این حدیث بزرگ از ساختن مساجد بر قبرها وهوشدار داده است در این باره، وبیان کرده است که آن عمل قبل از ما از مغضوب علیهم وگمراهان است وآن کار ناشایسته می باشد، وغیر از این نیست مگر او از وسایل شرک وزیاده روی در پیامبران ونیکوکاران است، جایز نیست برای مسلمانان ساختن گنبذها ومساجد بر قبرهای مردگان شان، بلکه این منکر واز وسایل شرک است.
واین گونه جایز نیست گچ نمودن قبرها وبنا کردن بر آنها ونشستن بر آنها، چنانچه که ثابت شده در صحيح مسلم از
جابر
(رضي الله عنه) که پیامبر (صلى الله عليه وسلم) از این منع کرده است، همچنان منع کرده است رسول الله (صلى الله عليه وسلم) از نوشتن وﭽراغ آويختن در قبرها، در احادیث دیگر، وهمه این ها از باب منع کردن وسایلی است که به سوی شرک وزیاده روی می برد، وخداوند کمک کننده است ونشستن بر قبرها اهانت بر اهل آن است.
اما صاحبان سنگ پس آمده است در حدیث از
عبد الله بن عمر
(رضی الله عنهما) که گفت: شنیدم پیامبر (صلی الله علیه وسلم) میفرمودند:
(
شماره بخش 6
;
صفحه 200
)
سه نفر از اقوامیکه قبل از شما بودند راه افتادند تا آنکه شب را درغاری سپری کنند داخل غار شدند وسنگ بزرگی از کوه فرود آمد غار را بر آنها بست پس با هم گفتند: شما را از این سنگ بزرگ چیزی نجات نمی دهد مگر اینکه با اعمال صالح خود از خداوند بخواهید پس مردی از آنان گفت: پروردگارا من پدر ومادر بزرگ سالی داشتم هیچ اهل ومالی بر آنها مقدم نمیداشتم، وروزی بخاطر کاری دیر به خانه برگشتم به خدمت ایشان نرفتم تا اینکه ایشان خواب رفتند پس شیر برای ایشان دوشیدم وآن را برایشان بردم وایشان خواب شده بودند ونپسندیدم که قبل از آنها به فرزندان وکنیزان خود غذا بدهم وکاسه در دستم ایستاده ماندم انتظار بیدار شدن آنها بودم تا که صبح طلوع کرد وبیدار شدند وشیر خود را نوشیدند، پروردگارا اگر من این کار را بخاطر خشنودی ورضای تو کردم پس این مصیبت را از ما بر طرف کن وسنگ اندکی باز شد اما نمیتوانستند از آن بیرون شوند، پیامبر (صلی الله علیه وسلم) فرمود: ونفر دیگر شروع به دعا کرد وگفت: پروردگارا من دختر عموی داشتم ومحبوب ترین مردم نزد من بود از او خواستم با او زنا کنم امتناع ورزید تا اینکه نیازی برای او پیداشد ونزد من آمد ویکصد وبیست دینار برایش دادم با این شرط که خود را در اختیار من قرار دهد پس ناچار این کار را کرد تا اینکه من کاملا آمادۀ آن کار شدم به من گفت: برای تو حلال نیست مهر عفت را باز کنی مگر به حق آن من از انجام آن کار با او منصرف شدم ودر حالیکه محبوب ترین مردم برای من بود وطلای را که برایش داده بود به گذاشتم، پروردگارا اگر من این کار را برای رضای تو کرده ام ما را از این گرفتاری نجات ده، سنگ اندکی باز شد ولی نمیتوانستند از آن خارج شوند، پیامبر (صلی الله علیه وسلم) فرمود: نفر سوم گفت: پروردگارا من کارگرانی رابه کاری گماشتم زد آنها را دادم مگر یک نفر آنها که مزد خود را گذاشت ورفت من مزد او را به کار انداختم تا اینکه ثروت ومال فراوانی از آن بدست آمد وبعد از یک مدتی کارگر نزد من آمد وگفت: ای بندۀ خدا مزد من را بپرداز، من به او گفتم: هر آنچه از شتر وگاو وگوسفند وبرده می بینی همه از آن تو هستند، وی گفت: به من مسخره مکن، گفتم:من به تو مسخره نمی کنم، پس همه آن مالها را گرفت وبا خود بر دو هیچ چیزی از آن نگذاشت، پروردگارا پس من این کار را برای رضای تو کردم این مصیبت را که ما به آن گرفتار شده ایم از ما دور کن پس سنگ باز شد پس بیرون شدند ورفتند
در این حدیث پند ویاد آوری است ودلالت است که خداوند متعال بر هر کار توانا است، واو خداوند متعال بندگان خود را آزمایش می کند در فراوانی وتنگدستی ودر سختی وآسانی تا که صبر وشکر آنها را امتحان کند ونشانه های خود را وقدرت بزرگش را به بندگان خود نمایان کند، واین حدیث صحیح است، بخاری ومسلم در صحیحین آن را روایت کرده اند. از
ابن عمر
(رضي الله عنهما) از النبي (صلى الله عليه وسلم) ودر آن عبرت وراهنمای است برای توسل کردن به خداوند وسوال کردن از او هنگام سختی ها ومشقت، واو خداوند متعال نزدیک اجابت کننده بوده ودعای دعا کننده را می شنود، وبه دعایش لبیک می گوید اگر خداوند خواست، ودر آن دلیل است که کارهای نیک از اسباب آسان کردن امور ودور کردن سختی ها وباز کردن مشقت ها است، ودر آن دلیلی است که بر مسلمان واجب است اگر بر مشقت واقع شد به خداوند متوسل شود وبه او صدا بزند، وسوال بکند، ومتوسل شود به اعمال نیک خود مانند ایمان به خداوند وپیامبرش وتوحید واخلاص عبادتش بر او، وبزرگ دانستن والدین وادا کردن امانت وعفت از فواحش است.
(
شماره بخش 6
;
صفحه 201
)
این وامثال آن از اسباب ووسایل شرعی است، وخداوند متعال از فضل واحسان خود دعای ناچار را قبول می کند، وبر بنده مومن خود رحم می کند ودعايیش را قبول می فرماید، چنانكه خداوند سبحانه گفته است:
ﮢ
ﮥ
ﭙ
ﰟ
ﯝ
ﮣ
ﭓ
ﯪ
ﮩ
ﭗ
ﮢ
ﭩ
ﮣ
ﭧ
ﮩ
ﰴ
ﰠ
ﭦ
ﮤ
ﭔ
ﯛ
ﰠ
ﯤ
ﰴ
ﮤ
ﮏ
ﮘ
ﰞ
ﰤ
ﱊ
ﮣ
ﭚ
ﰟ
ﮄ
ﮟ
ﰟ
ﯣ
ﭕ
ﮣ
ﯞ
ﰝ
ﯔ
ﭭ
ﰼ
ﭘ
ﭖ
ﰺ
ﮏ
ﰖ
ﯜ
ﭭ
ﰭ
ﯛ
ﮩ
ﰴ
ﱅ
ﮡ
ﮥ
ﮟ
ﮞ
ﭓ
ﭔ
ﭑ
ﭔ
ﯵ
ﭓ
ﰾ
ﰗ
ﭙ
ﰟ
ﯝ
ﮣ
ﭓ
ﯛ
ﮩ
ﰴ
ﮤ
ﭔ
ﮒ
ﰙ
ﭘ
ﱊ
ﮣ
ﭭ
ﱊ
ﯛ
ﮥ
ﯲ
ﱄ
ﭷ
ﮤ
ﮖ
ﰚ
ﯜ
ﭦ
ﰸ
ﮡ
ﭓ
ﭘ
ﭬ
ﰞ
ﯣ
ﮢ
ﮥ
ﭩ
ﱉ
ﯜ
ﰴ
ﮣ
ﱈ
ﭲ
ﰠ
ﮊ
ﰴ
ﮡ
ﭓ
ﭘ
ﭡ
ﰟ
ﯣ
ﭩ
ﮣ
ﰹ
ﮩ
ﭭ
ﰀ
ﮗ
ﰰ
ﭾ
ﱇ
ﯔ
ﮤ
ﯞ
ﱇ
ﯺ
ﰵ
ﯚ
ﰰ
ﮢ
ﮓ
ﯫ
ﰙ
ﰠ
ﰢ
ﰛ
ﰘ
و چون استفسار كنند ترا بندگان من از حال من پس هر آئينه من نزديكم قبول ميكنم دعاي دعا كننده وقتي که دعا كند مرا پس بايد که فرمانبرداري كنند براي من و بايد که بگروند بمن تا باشد که راه يابند
خداوند سبحانه گفت:
ﭓ
ﭔ
ﯛ
ﱈ
ﰴ
ﰴ
ﮡ
ﮄ
ﰟ
ﯣ
ﱏ
ﭖ
ﮢ
ﯪ
ﱄ
ﭷ
ﮤ
ﮖ
ﰚ
ﭭ
ﱄ
ﭩ
ﮣ
ﭣ
ﰵ
ﭟ
ﱇ
ﭤ
و گفت پروردگار شما دعا كنيد بجناب من تا قبول كنم دعاء شما را
خداوند سبحانه گفت:
ﭖ
ﮢ
ﭲ
ﯹ
ﮐ
ﯗ
ﰵ
ﮗ
ﰖ
ﯜ
ﭭ
ﰭ
ﭓ
ﭔ
ﭩ
ﱉ
ﭺ
ﰰ
ﰣ
ﱅ
ﰭ
ﮣ
ﯞ
ﯸ
ﭙ
ﰟ
ﯝ
ﮣ
ﭓ
ﯛ
ﮩ
ﰷ
ﮤ
ﭕ
ﮞ
ﰸ
ﮢ
ﮥ
ﯔ
ﮤ
ﭣ
ﱆ
ﰂ
ﰠ
ﭓ
ﰰ
ﭓ
ﭔ
ﭩ
ﯲ
ﯠ
ﮡ
ﱏ
ﰵ
ﮥ
(نه بلكه ميپرسيم)كيست آنکه قبول ميكند درمانده را چون بخواندش و بردارد سختي را
واین سه مردم ناچار بودند وبر آنها کار بزرگ ومشقت سخت نازل شد پس به خداوند به کارهای نیک شان متوسل شدند، پس خداوند سختی آنها را دور کرد ودعای شان را اجابت نمود، ودر آن فواید بیان کردن نیکی با پدر ومادر است، واو از بهترین نزدیکی ها است، واز اسباب آسان کردن کارها به شمار می رود، واین گونه دوری از زنا، وبر حذر بودن از آن از جمله اعمال نیک واسباب نجات از همۀ بدی ها است، واین گونه ادا نمودن امانت ونصیحت کردن بر آن از بزرگترین اسباب آسان ساختن سختی ها واز بهترین اعمال نیک است، وبنا به بزرگ بودن فایدۀ این حدیث پیامبر (صلی الله علیه وسلم) امتش را آگاه ساخته است تا استفاده کنند وعبرت بگیرند وپیروی کنند از کسانیکه پیش از آنها کارهای نیک را انجام می داد. خداوند کمک کننده است.
قبلی
بعد