طبق بر شمارۀ جلد ورق زدن > جلد ششم > کسی که به پیامبر بزرگ (عليه الصلاة والسلام) تمسخر میکند

(شماره بخش 6; صفحه 253)

حكم کسی که به پیامبر

بزرگوار اسلام (عليه الصلاة والسلام) تمسخر کند

یا دشنام دهد، یا تحقیر کند ویا حلال بشمارد چیزی را که پیامبر (صلی الله علیه وسلم) آنرا حرام گردانیده است

بنام خدا ودرود وسلام بر پیامبر خدا.
آنچه را که روزنامۀ صوت اسلام در قاهره به نقل از روزنامۀ المساء مصری صادر شده به تاریخ 29 ژانویه گذشته واز جسارت وگستاخی نسبت به جناب عالی ومقام بزرگ، پیشوا وامام ما، محمد فرزند عبد الله درود ودعای بی حد خداوند بر او وآل ویارانش باد، وتشبیه دادن او(صلی الله علیه وسلم) به حیوانی از پایین مرتبه ترین حیوانات، که عبارت باشد از خروس نشر کرد مطالعه کردم، هیچ مسلمانی شک ندارد که این تشبیه کفر آشکار، بی دینی واضح وتمسخر بی پرده به مقام پیشوای اولین وآخرین وفرستادۀ پروردگار عالمیان ورهبر مومنان است، این جسارتی است که هر مسلمان را اندوهگین وقلب هر مومن را به گداز می آورد، لعنت وعار ودخول دایمی در آتش، وخشم خداوند، وخارج شدن از دایرۀ اسلام وایمان را به حیز شرک ونفاق وکفر واجب می گرداند، وکتاب گرامی خدا به کفر کسی که به پیامبر بزرگ اسلام یا به کتاب روشن خدا، وشرع حکیم خدا استهزا کند نطق کرده است خداوند عز وجل فرموده است: ﭿ ﭿ بگو آيا بخدا و آيتهاي او و پيغمبر او تمسخر ميكنيد(65) عذر نخواهید هر آئينه شما كافر شديد بعد از ايمان خود آیه، این آیۀ کریمه نص صریح ودلیل آشکار است بر کفر کسی است که به خداوند یا به پیامبر گرامی او ویا به کتاب مبین خداوند توهین روا دارد.
وعلمای اسلام در همه اى عصرها وشهرها بر کفر کسی که به خدایا به پیامبر خدا یا به کتاب خدا ویا به چیزی از دین خدا توهین کند اجماع کرده اند، واجماع دارند براینکه هر کسی که به چیزی از دین توهین کرد در حالیکه مسلمان بود کافر ومرتد از اسلام گشته وقتلش لازم می باشد. نظر به فرمودۀ پیامبر(صلی الله علیه وسلم): کسی که تغییر داد دینش را ، پس او را بکشید
(شماره بخش 6; صفحه 254)
واز دلایل قاطع بر کفر شخصی که به خدا یا رسول خدا یا کتاب خدا توهین می کند - این است که توهین پست شمردن وتحقیر کردن به کسی است که مورد تحقیر قرار گرفته وخداوند پاک دارای صفات کمال است، وکتاب خداوند از جملۀ سخن خداوند است، وسخن او از جملۀ صفات کمال خداوند است، وپیامبر خدا محمد(صلى الله عليه وسلم) کاملترین مخلوقات وپیشوای آنان وختم پیامبران ودوست پروردگار عالمیان است، پس کسی که به خدا یا به پیامبر خدا یا به چیزی از دین خدا توهین کند در حقیقت به خداوند توهین نموده واو را تحقیر کرده است، وتحقیر چیزی از اینها توهین آن کفر واضح و نفاق آشکار ودشمنی به پروردگار عالمیان وکفر به پیامبر امین خدا است.
ونه تنها یک نفر بلکه شماری از اهل علم اجماع علما را بر کفر کسی که به پیامبر اکرم دشنام دهد یا توهین کند بر وجوب قتل او نقل کرده اند.
امام ابوبکر ابن منذر (رحمه الله) گفته است: عموم اهل علم به این نظر اند که حد شرعی بر کسی که به پیامبر(صلى الله عليه وسلم) دشنام بدهد قتل است، واز جملۀ کسانی که این را گفته اند: مالک ، لیث ، احمد واسحاق ومذهب شافعی نیز به این نظر است. پایان.
وکلمۀ عموم جمع عام است جمع کلمۀ عام، وعام به معنای جماعت است، پس مراد او (رحمه الله) این است که جماعتهای از علما است بر قتل کسی که به پیامبر (صلی الله علیه وسلم) دشنام بدهد اجماع دارند.
وشکی نیست که دشنام انواع زیادی دارد، وشکی نیست که توهین به پیامبر(صلی الله علیه وسلم) وتحقیر کردن پیامبر وتشبیه دادن او به حیوان حقیر از جملۀ زشت ترین دشنامها وبزرگترین توهینها است، پس فاعل ومرتکب آن کافر است وخون ومال او مباح است.
وقاضی عیاض (رحمه الله) می گوید: امت مسلمان بر قتل کسی از مسلمانان که پیامبر را تحقیر نموده یا دشنام بدهد اجماع کرده اند. پایان.
و محمد ابن سحنون از امامان مالکی می گوید: علما بر این اجماع دارند که دشنام دهندۀ پیامبر(صلی الله علیه وسلم) وتوهین کننده او کافر است، وعذاب الهی به او وعده داده شده است، وحکم او درنزد امت مسلمان قتل است، وهر کس در کفر آن شخص ودر عذاب او شک کند کافر می شود، پایان.
شیخ الاسلام ابو عباس ابن تیمیه (رحمه الله) بعد از اینکه گفته های علما را در مورد دشنام دهنده وتوهین کننده به پیامبر(صلی الله علیه وسلم) نقل می کند در کتاب خود (الصارم المسلول على شاتم الرسول) چنین می گوید: و خلاصۀ سخن اینکه: دشنام دهنده اگر مسلمان بود بدون خلاف او کافر است وکشته میشود، و این مذهب امامان چهارگانه و دیگران است، و حنبل گفت: شنیدم ابو عبد الله را میگفت: کسی که به پیامبر(صلی الله علیه و سلم) دشنام بدهد یا توهین روا بدارد مسلمان باشد یا کافر جزا اش قتل است، ونظر من این است که کشته شود واز او در خواست توبه نشود. پایان.
(شماره بخش 6; صفحه 255)
وسخنان علما در این مورد زیاد است، ودر آنچه که نقل کردیم برای جویندۀ حق کافی است.
وروزنامۀ صوت اسلام قاهره در پاسخش به مجلۀ المساء مصری وآنچه را که از جنگ بر ضد اسلام، وجرم وحشتناک وگناه نفرت انگیز در حق مصطفی(صلی الله علیه وسلم) وشریعتش مرتکب شده موفق بود پاسخ بقلم سردبیر این مجله شیخ محمد عطیه خمیس به تحریر درآمده است، وجناب ایشان احسان بزرگی کردند آنجا که عملکرد این روزنامه وکفر آشکار وتوهین واضح او به پیشوای بندگان خدا وبهترین پیامبران خداوند را رد نمود، وبه نزد مسولین مصر شکایت نموده، وخواستار پایان دادن به این فتنه شدند.
ودر اینجا بخشی از مقال ایشان را که به توفیق خداوند در پاسخ به نوشته های نفرت انگیز بعضی از روزنامه های مزدور نوشت برای خوانندگان نقل می کنیم:
وپس از این همه جای تعجب نیست که روزنامه نگاری از روزنامه نگاران رونامۀ المسا به پیامبر خدا(صلی الله علیه وسلم) در شکل کاریکاتوری در شمارۀ صادر شده به تاریخ 29 ژانویه گذشته تعرض کند وشخصی را رسم کند دارای جسم خروس ودر زیر آن تصویر بنویسد "آقای من این است جناب محمد است که با نه تن ازدواج کرده است" مانند این انسان خبیث که اچنین تصویری را نشر میکند وبه پیامبر(صلی الله علیه وسلم) وشریعت اسلام تعرض وگستاخی وبی حیایی میکند.
کیست که با نه تن ازدواج کرده است غیر از پیامبر خدا(صلی الله علیه وسلم)؟ آیا کار بجایی رسیده است که چنین عکسی در روزنامۀ که هر روز نشر می شود منتشر شود در حالیکه اتحاد ملی بر آن نظارت می کند، وتمسخر وتوهین به شخص پیامبر خدا(صلی الله علیه وسلم) به حدی رسیده که به پیامبر(صلی الله علیه وسلم) گفته شود: (آقا محمد) وبه پیامبر به این رمز اشاره شود، چرا نویسنده یا رسام مشخصا آقای محمد را انتخاب کرده است وآقای علی یا آقای سعید یا نام دیگری را انتخاب ننموده است؟ وچرا تعداد همسران را به نه تن محدود نموده است؟ وهفت یا ده ویا دوازده تن محدود نکرده است؟ بدون شک خباثت این رسام واضح وآشکار است ونیازی به تاویل عذر آوردن برای او نیست.
(شماره بخش 6; صفحه 256)
اگر مانند این تصویر در روزنامه های انگلیسی یا امریکایی یا فرانسوی وحتی اسراییلی نشر می شد دنیا ایستاده می شو ومی نشست. وسلاح برندۀ برای شهرت وتبلیغات گرفته می شد، اما اینکه در روزنامۀ از روزنامه های این امت پخش می شود واز آن چشم پوشی می گردد واز کنار آن به صورت عادی گذر می شود، وتاسف بارتر ودردناک تراینکه این عمل در نشریات ما اتفاق می افتد در حالی که دشمنان ما بیشتر بر احساسات ما کار می کنند، آمریکا وایتالیا می خواهند که فیلمی را دربارۀ پیامبر خدا(صلی الله علیه وسلم) تولید کنند به مشیخۀ از هر، واتحاديه عرب رومیاورند تا نظر وموافقت آنان را در مورد همه آنچه که به این فیلم مربوط می شود از قبیل سیناریو وغیر آن بگیرند، در حالیکه این دو دولت می توانستند فیلمی را بسازند به هر نحوی که روحیۀ دشمنانۀ شان با ما می خواست، این چیزی است که از طرف دشمنان ما اتفاق می افتد، واین هم چیزی که از طرف فرزندان ملت ما روی میدهد.
تا چه زمانی مسولین نسبت به این روزنامه خاموش می نشینند، وتا چه زمانی ما فرزندان این امت خاموش باشیم، آیا منتظر باشیم تا اینکه این خائنان ومفسدان به جای اشاره کردن به تصریح روبیاورند، منتظر باشیم تا اینکه اسلام را ما در جاده ها و راه ها مورد تمسخر قرار بدهند؟ به خدا قسم این فتنۀ سیاهی است که اگر نقطۀ پایانی به آن گذاشته نشود این مزدوران جاهل ما را به خطر جدی می اندازند، وما نمی توانیم که خاموش بنشینیم در حالیکه جنگ با اسلام واخلاق وتجاوز به رسول خدا(صلی الله علیه وسلم) وشریعتش مصرانه جریان دارد، پس امت هنوز با دین شان عزت دارند ونسبت به پیامبرشان غیرت دارند، اگر این روزنامۀ هرزه وبی حیا قصد دارد که جنگ خود را اعلان کند پس اعلان کند به همان روش که می خواهد، واما ما دست به سینه نمی ایستیم، وبه آن اکتفا کنیم.
اسلام ما وطن ما است وما هیچ وطنی غیر از اسلام نداریم، واسلام ما روح ما است وما زندگی بدون اسلام نداریم، اسلام ما غذای ما است وما هیچ نوع خوردنی ونوشیدنی برای ما بدون اسلام ارزشی ندارد، واسلام ما تمام چیز ما است نسبت به هستی ما، واین همه را به نام بیشتر از 20 ملیون مسلمان از فرزندان این مردم عزیز می گویم، وما در انتظار بیانیه ی رسمی از طرف اتحاد ملی هستیم نسبت به آنچه را که روزنامۀ المساء ورسامان ومسولان آن رسم کرده اند، وهمچنان با مطبوعات خود به طور عموم در این انتظار هستیم تا در مورد آیندۀ دین خود مطمئن شویم، وخداوند بزرگ است وعزت از آن خداوند وپیامبر(صلی الله علیه وسلم) ومومنین است.
کلام جناب شیخ محمد عطیه خمیس به پایان رسید، سخنان بجایی ومفیدی فرمودند، وحق را آشکار بیان کرد پس خداوند به ایشان جزای خیر بدهد وبر هدایت شان بیافزاید وایشان را موفق داشته وامثال او را در میان مسلمانان افزون کند وسخنگویان به حق را در این تاریکی زیاد بگرداند، وسپاس خداوند را که در مصر اشخاص زیادی پیدا می شوند
(شماره بخش 6; صفحه 257)
که به حق وآشکار صحبت میکنند وحق را در برابر کسانیکه از آن منحرف میشوند اعلان میکنند، واگر این به چیزی دلالت کند پس چنین معلوم می شود که در گوشه ها اسراری وجود دارد، وبقایای از مردان باقی است، وشکی نیست که جناب شیخ کسی است که خداوند ایشان را به خاطر دینش وحمایت آخرین پیامبرانش وپیشوای پاکانش محمد (صلی الله علیه وسلم) نگاه خواهد داشته است، ودر حقیقت خبر داده است خداوند در کتاب مجیدش از دشمنان خود کفار ومنافقین که مسخره می کنند پیامبران ومومنان را، و آنان را مورد استهزا قرار می دهند، پس هیچ تعجبی نیست که دست اندر کاران روزنامۀ المساء به راه وروش وخیم وزشت پیشوایان مشرک ومنافق خود بروند، ﰿ آيا با يكديگر وصيت كرده آمدهاند به اين سخن بلكه ايشان گروهي سركشند
خداوند عز وجل فرموده است: هر آئينه گناهكاران از مسلمانان ميخنديدند(29) و چون ميگذشتند بمسلمانان با يكديگر چشم ميزدند حقارت كرده آیت ها. وخداوند متعال فرموده است: ﰿ ﭿ هر آئينه گروهي از بندگان من ميگفتند اي پروردگار ما ايمان آورديم پس بيامرز ما را و ببخشاي بر ما و تو بهترين بخشايندگاني(109) پس مسخره گرفتيد ايشان را تا حديكه فراموش گردانيدند ياد مرا از دل شما و شما از ايشان ميخنديد(110) هر آئينه من جزا دادم ايشانرا امروز بمقابله صبر ايشان بآنكه ايشانند بمراد رسندگان وخداوند بزرگ در مورد پیامبرش نوح وقوم او می فرماید: ﭿ و ميساخت نوح كشتي را و هرگاه که گذشتي بر آن جماعه از قوم او تمسخر ميكردند با وي گفت اگر تمسخر ميكنيد با ما پس هر آئينه ما تمسخر خواهيم كرد از شما چنانچه شما تمسخر ميكنيد(38) پس خواهيد دانست آن را که بيايدش عذابي که رسوا كندش و فرود آيد بر وي عقوبتي دايم وخداوند متعال فرموده است: ﭿ ﰿ آنانكه عيب ميكنند در راه خدا صدقه دهندگان را از مسلمانان در صدقات و عيب ميكنند آنانرا که نمييابند مگر مشقت خود را پس تمسخر ميكنند با ايشان تمسخر كرد خدا بآن تمسخر كنندگان و ايشانراست عذاب درد دهنده
پس در این آیات محکم و دلایل روشن که دلالت واضح وحجت درخشان وقانع کننده است براینکه استهزا بر فرستادگان ومومنان از صفات کفار، منافقین ومشرکین، ودشمنی واضح و کفر آشکار آنان است.
ودر حقیقت بعضی از روزنامه نگاران در قاهره در این زمان خود را به اخلاق آنها آراسته کرده وبر راه آنها رفته وروش آنها را پی می گیرند پس حکم شان در دنیا وآخرت حکم آنها است . از مصطفی (صلى الله عليه وسلم) ثابت شده است که ایشان می فرمایند: کسیکه خود را به یک قومی مشابه بسازد پس او از همان قوم است پس هیچکسی که صاحب اندکی دانایی وهدایت باشد، شک نمی کند کسی که پیامبر (صلی الله علیه وسلم) را به چیزی از حیوانات حقیر تشبیه کند در حقیقت از شأن پیامبر(صلی الله علیه وسلم) کاسته واو(صلی الله علیه وسلم) را تحقیر کرده است، وهر شخص که این را انجام بدهد یابه آن راضی باشد چه حاکم باشد یا روزنامه نگار یا هر شخص دیگر پس او کافر وبیخدا بوده مال وخونش حلال می باشد.
(شماره بخش 6; صفحه 258)
واینجا امر بزرگی است باید که باید توجه را به آن جلب کرد، وآن اینکه گفته شود: سر آن چیست که رونامۀ المساء قاهره پیامبر(صلی الله علیه وسلم) را به خروس تشبیه کرده نه به بقیۀ حیوانات، سر آن روشن است برای کسی که آن را تامل کند، وآن انکار نبوت ورسالت پیامبر، وحکم بر این که پیامبر موجود شهوانی بوده وهیچ اهتمام ندارد مگر برآوردن حرص خود از زنان، واین غلو در کفر، ومبالغه در استهزا وتحقیر کردن جناب بزرگ ومقام والای پیامبر(صلی الله علیه وسلم)، لعنت خدا باد برکسی که ازشأن پیامبر(صلی الله علیه وسلم) می کاهد یا او را به چیزی متهم می کند که از او پاک است، وخداوند روزنامۀ المساء قاهره، دست اندرکاران وافرادی را که در این استهزا دست داشتند را به هلاکت برساند، پس چه چیز بزرگتر از آنچه که اینها جراءت کرده اند است، وچه چیز مذموم تر از آن عمل اهانت آمیز وتحقیر کننده است که اینها مرتکب شده اند، ودر حقیقت خداوند پیامبرش(صلی الله علیه وسلم) وحامیان پیامبر را از آنچه که بیهوده گویان وتهمت زنان می گویند مصؤن نگهداشته است، وپیامبر(صلی الله علیه وسلم) عفیف ترین مردمان ونصیحت کننده ترین آنها برای خدا وبرای بندگان خدا وبا قدرترین وشریفترین وبا صبرترین وبجا آورترین انسان به حق خداوند وتبلیغ دین ورسالت خدا، وبا ترس ترین وپرهیزگارترین مرم وبی اعتنا ترین مردم به آنچه که مقام والای او را آلوده کند، یا اینکه او را از انجام دادن وظیفه اش در جهاد ونصیحت مردم وتبلیغ دین به تعویق اندازد بود، ودر حقیقت پیامبر (صلی الله علیه وسلم) با زنان با پیروی از سنت پیامبران قبل از خود ازدواج کرده است، چنانچه خداوند پاک فرموده است: و هر آئينه فرستاديم پيغامبران را پيش از تو و داديم ايشان را زنان و فرزندان
ودر ازدواج پیامبر(صلی الله علیه وسلم) با نه زن حکمت های زیاد، اسرار ناب ومصالح بزرگی نهفته است، از آنجمله: عفیف ساختن آن زنان واحسان بر آنها، وهدف از احسان بر آنها: پیامبر(صلی الله علیه وسلم) به آنان اصول واحکام شریعت را آموزش می دادند تا اینکه مردم را بعد از پیامبر(صلی الله علیه وسلم) آموزش بدهند چنانکه این کار صورت گرفت، درحقیقت خانۀ هریکی از همسران پیامبر(صلی الله علیه وسلم) مدرسۀ بود برای مردان وزنان مسلمان، برای تعلیم گرفتن وارد می شدند واز چشمه های صاف می نوشیدند، واز مادران مومنان در مورد زندگی پیامبر(صلی الله علیه وسلم) ومحاسن واخلاق واعمال پیامبر در داخل خانه وخارج آن سال می کردند، ومزیت دیگر از تعدد همسران پیامبر(صلی الله علیه وسلم) الفت آوردن وکمک به یکدیگر بر اساس عدالت وتقوا، وتبلیغ قرآن وسنت توسط خویشاوندان ونزدیکان وبستگان آنها بود، زیرا که همسران پیامبر از قبایل مختلف بودند واین تاثیر بلیغ وعمیق در امر دعوت وبر قراری الفت ومفیدتر برای امت وکاملترین وسیله برای تبلیغ وتعلیم امت بود، واز جمله فواید تعدد همسران پیامبر(صلی الله علیه وسلم) راحتی وآرامش پیامبر(صلی الله علیه وسلم) بود، وخداوند پاک زنان وخوشبویی را به پیامبر(صلی الله علیه وسلم) محبوب و نمازرا مایۀ آرامش چشم اوگشتانده بود، وبه تحقیق از پیامبر (صلی الله علیه وسلم) ثابت شده است که فرمودند: دنیا لذت است وبهترین لذت آن همسرشایسته است ودر حقیقت خداوند مردان را بر غریزۀ محبت داشتن ومیل داشتن به زنان آفریده است، وزنان را مایۀ آرامش برای مردان قرار داده است، چنانچه خداوند عز وجل فرموده است:
(شماره بخش 6; صفحه 259)
و از نشانهاي خدا آنست که بيافريد براي شما از جنس شما زنان را تا آرام گيريد بسوي ايشان متوجه شده و پيدا كرد ميان شما دوستي و مهرباني هر آئينه درين كار نشانيهاست براي گروهي که تامل ميكنند وخداوند در این زمینه برای پیامبر(صلی الله علیه وسلم) کمال مردانگی وقدرت را بخاطر انجام دادن امور زنها وحقوق آنها داده است که برای اشخاصی که قبل از پیامبر بودند نداده است، واین چیز در پیامبران (علیهم الصلات والسلام) قابل انکار نیست، وپیامبران از لحاظ مردانگی کاملترین مردان هستند، وبا عفت ترین آنها از لحاظ پاکدامنی وعادل ترین آنها از نگاه بجا آوردن حق خدا وبندگان او.
وپیامبر خدا داود همسران زیادی داشت، وهمچنان فرزندش پیامبر خدا سلیمان فرزند داود همسران زیادی داشت، و خداوند قوت گردش کردن برآنها واداکردن حقوق آنها را برایشان داده بوذد. پس چگونه تعجب می کنید بر کسی که او بهتر از آن دو پیامبر ومقامی بالاتر از آن دو به نزد خداوند دارد، واو محمد (صلى الله عليه وسلم) است، خداوند به پیامبر(صلی الله علیه وسلم) ازدواج با نه زن را مباح قرار داده ومصلحت های زیادی که در آن ازدواج ها قرار دارد که بعضی آنها بیان شد، وهمۀ آن به خیر ونیکی ونفع عموم امت مسلمان بر می گردد، وخداوند پیامبر(صلی الله علیه وسلم) را به خصوصیات بزرگ مزین نموده وصفات کریمۀ را به او عطا کرده است، واو را بسوی همۀ مردم فرستاد، ورحمت برای عالمیان گردانید، واو را دوست محبوب خود اختیار نمود چنانکه ابراهیم (علیه السلام) را دوست محبوب خود گرفت، ومقام او را در بالاترین جای بهشت قرار داد وآن مقام وسیله است، واو را سردار فرزندان آدم قرار داد، ومقام ستوده شده (محمود) وشفاعت بزرگ را در روز قیامت برایش عطا فرمود، واو را بر ترس انداختن در دل دشمنش از فاصلۀ یک ماه راه دور نصرت وپیروزی داد، سینه اش را گشود وگناهانش را بخشید ونام ویادش را عالی گردانید ودر جای خداوند یاد نمیشود از خود نمی کند جز با پیامبر، چنانکه در خطبه وتشهد واقامۀ نماز واذان وجود دارد.
خصوصیات ومحاسن پیامبر (صلی الله علیه وسلم) بسیار زیاد است، پس چگونه بعد از این همه روزنامۀ المساء مصری ودست اندر کارانش جرات می کنند که پیامبر(صلی الله علیه وسلم) را استهزا کنند واز ارزش او بکاهند واو را به پست ترین وپائین ترین حیوانات تشبیه دهند، ودر تحقیر آنحضرت اینقدر پیش رود ومبالغه کند، پاکیست خدا را چقدر با عظمت است شان او وخداوند بزرگ است وچقدر فراگیر است برد باری او: همچنين مهري نهد خدا بر دل آنانكه نميدانند واین کفر آشکار ونفاق واضح واستهزا صریح نسبت به شریفترین بندگان خدا، کسی که خداوند بوسیلۀ او بندگان را از تاریکی به روشنی کشاند- واین عجیب نیست نسبت به روزنامه های فاسد وفحاش وبلند گویان کفر وبی دینی ومنبرهای ظلم ودشمنی ومبارزه با فضائل ودعوت به رذایل، واین عجیب نیست نسبت به بعضی از دست اندر کاران روزنامه های قاهره،
(شماره بخش 6; صفحه 260)
کسانی که خود را به شیطان فروخته اند، واز آنچه که پیامبران آورده اند وقرآن بر آن نازل شده وارد شده رومیگردانند، وبه فراعنه وبی دینان وصلیب پرستان اهتمام می ورزند، وبعضی از روزنامه های شان را برای جنگ با اسلام ومحو شعائر بزرگ آن وگمراه ساختن وبه اشتباه انداختن خفاشان وکودکان مجهز کرده اند.
سپس می گویم: وگناه روزنامه های قاهره تنها این نیست، جرائم وخیانت ها واعمال کفر آمیز ونواقض ان نسبت به اسلام بسیار است، آیا آنان کسانی نیستند که در اکثر رونامه های شان به سوی سوسیالیزم کافر ونظام کمونیستی سرخ که مشتمل بر ظلم بر بندگان است دعوت می کردند، وگمان کردند وبقصد گمراه کردن وبه اشتباه انداختن که آن از اسلام است، در حالیکه اسلام برئ است از آن، اسلام خون، مال وناموس مردم را بر دیگری حرام کرده است، اسلام مال شخص وجماعت را احترام گذاشته، آن را نگهبانی وحمایت می کند ودر صورت تعرض به مال کسی دست دزد را قطع می کند، وقاتل را در صورت قتل، فرمان قتلش را می دهد، ودست وپای دزد را به خلاف قطع می کند (یعنی دست راست را با پای چپ وبالعکس) در صورتیکه مال کسی را دزدی کند، وپیامبر بزگوار(صلی الله علیه وسلم) در حجة الوداع روز عید قربان چنین فرمودند: خونهای تان ، مال و دارایی تان ، و آبرو وعزت تان ، بر شما حرام است درست مانند حرمت امروز درهمین ماه و درهمین شهر، (همه به صحت این حدیث اتفاق دارند)، وآن حضرت (صلی الله علیه وسلم) میفرماید: کسیکه به اندازۀ یک وجب اززمین ظلم کند ازهفت زمین آن وجب برگردنش حلقه میشود (همه به صحت این حدیث اتفاق دارند)، وآن حضرت (صلی الله علیه وسلم) می فرماید: هرکس که حق شخص مسلمانی راباسوگند خود برای خودکردپس هرآیینه خداوند آتش را برای او واجب وبهشت را براو حرام گردانیده است، عرض کردند:ای رسول خدااگرچه چیز اندکی باشد ؟فرمود:واگرچه شاخۀ درخت اراک هم باشد این حدیث را امام مسلم در صحیح خود تخریج کرده است، وخداوند در قرآن کریم می فرماید: اي مومنان مخوريد اموال خود را در ميان خويش بناحق مگر وقتي که آن داد و ستد تجارت باشد بعد رضامندي يك ديگر از شما آیت، وخداوند متعال می فرماید: ﭿﭿ ﭿ و مخوريد اموال خويش را در ميان خويش بناحق و مرسانيد اموال خود را بحاكمان يعني برشوت تا بخوريد پاره از اموال مردمان بستم دانسته ودرحالیکه شما نمیدانید وپیشوای بندگان(صلی الله علیه وسلم) در آنچه که از پروردگارش صاحب عزت وبزرگی روایت می کند می فرماید: ای بندگانم من ظلم رابرخودحرام کردم ودرمیان شمانیز آن را حرام گردانیده ام پس یک دیگررا ظلم نکنید وآنحضرت (عليه الصلاة والسلام)می فرماید: گرفتنی مال مسلمان حلال نیست مگر اینکه با رضایت خودش باشد.
(شماره بخش 6; صفحه 261)
آیات ها واحادیث به این معنی بسیار است، وتمام پیامبران(عليهم الصلات والسلام) در شریعت های متنوع شان بر عصمت مال مسلمان وحرمت خون، وناموسش اجماع داشتند مگر اخذ آن به حق باشد، وعلمای مسلمان نیز بر آن اجماع دارند، وبا این همه داعیان سوسیالیزم وکمونیزم وهمدستان آنها بر ظام وتجاوز اموال وخون های مردم را به نا حق مباح دانسته، کتاب خدا وسنت پیامبر(صلی الله علیه وسلم) را انکار وبه آن پشت کردند، واگر آنان بگویند: که مادانستیم که آن ظلم وتجاوز است وبه آن اقدام وآن را مرتکب شدیم آن نزد خداوند ومومنان آسانتر می بود، ولیکن بعض آنها با وجود ظلم آشکار وکفر واضح شان گمان می کنند که اعمال کمونیستی وتصرفات سوسیالیستی وراه وروش الحادی شان از اسلام است، ودنباله روان وغلامان آنها از روی گمراهی وبقصد به اشتباه انداختن دگران ادعا می کنند که اسلام بر آن آمده است وخداوند وپیامبر ودین او از این تهمت ها مبرا هستند، سخت است اينکه سخن که بر ميآيد از دهان ايشان نميگويند مگر دروغ ﭿ كرانند گنگانند كورانند پس ايشان هيچ نميفهمند وبه تحقیق که راست فرمود خداوند پاک واو راست گوترین راست گویان است: آيا ديدي آنرا که خداي خود گرفته است خواهش نفس خود را آيا تو ميشوي نگهبان بر وي(43) آيا ميپنداري که بيشترين ايشان ميشنوند يا ميفهمند نيستند ايشان الا مانند چهارپايان بلكه ايشان شتباه رونده ترند راه را وکسی که ادعا کند آنچه را که داعیان سوسیالیستی وکمونستی از ظلم وتجاوز بر محارم مسلمانان انجام میدهند از اسلام است پس او کافر وگمراه است وبر خدا وپیامبر ودینش دروغ بسته است، چنانچه شخصی که حدود شرعی مانند حد سرقت یا غیره را انکار کند وگمان کند که از شریعت خداوند نیست، همچنانکه داعیان الحاد مانند کمونیست ها ودیگران این نعرۀ زشت را سر میدهند پس او کافر، مغرور ومنکر فرمودۀ خداوند پاک است: ﰿ ﭿ و مرد دزد و زن دزد ببريد دست ايشانرا جزاي آنچه بعمل آوردهاند عبرتي از طرف خدا و خدا غالب داناست وهر کس فکر کند که نظام کمونیستی وسوسیالیستی مباح است، وجزء اسلام است، یا که نظام کمونیستی بهتر ومهربانتر است نسبت به اسلام، پس او از کافر ترین مردم به خدا وگمراه ترین شان از راه راست است، زیرا که هیچ چیز بهتر از اسلام نیست وهیچ حکمی عادلانه تر ازاسلام نیست، وهر کس که ظلم را از اسلام دانست ویا آنرا به اسلام نسبت داد در حقیقت از شأن اسلام کاسته وبر آن دروغ بسته است، خداوند عز وجل فرموده است: جز اينکه نيست که افتراء ميكنند دروغ را آنانكه ايمان ندارند بآيتهائي خدا و ايشانند دروغيان وخداوند متعال فرموده است: و مگوئيد چيزي را که بيان ميكند حكم او زبان شما بدروغ آن حلال است و اينکه حرام است تا افترا كنيد بر خدا دروغ را هر آئينه آنانكه افترا ميكنند بر خدا دروغ را رستگار نميشوند(116) ايشان را بود بهرهمندي اندك و ايشان را باشد عذاب درد دهنده
(شماره بخش 6; صفحه 262)
وخداوند پاک معاش وروزی مردم را در زندگی دنیا تقسیم نموده است، وبعضی را بر بعضی دیگر به درجاتی بلند نموده است، تا امور زندگی آنها تنظیم یابد وبعضی از بعضی کمک بگیرند ومصالح آنها تکمیل شود، واستعداد آن ها آشکار گردد، وغنی آنها از فقیرشان وسپاس گذار آنها از ناسپاس شان، وناصح آنها از خائن آنها، وپاکیزۀ آنها از پلید آنها وغیر آن از اسرار وحکمت های بزرگ نهفته در حکمت تفاوت میان انسان در روزی ومعاش واخلاق وعقلها نمایان ومتمایز گردد، چنانکه خداوند متعال در رد بر مشرکین اول فرموده است: ﭿ آيا ايشان تقسیم ميكنند رحمت پروردگار ترا ما تفسیم نموده ايم در ميان ايشان زندهگی ايشا نرا در زندگا ني دنيا و بلند مرتبه ساختيم بعض ايشان را بر بعض تا که خدمتگار گيرند بعض ايشان بعضي را و رحمت پروردگار تو بهتر است از آنچه جمع ميكنند وخداوند متعال می فرماید: و خدا فضل داد بعض شما را بر بعض در روزي آیت، وخداوند متعال می فرموده است: و او آنست که ساخت شما را پادشاهان زمين و بلند كرد بعضي را بالاي بعضي درجها تا بآزمايد شما را در آنچه داده است بشما آیت، پس اگر خداوند در میان بندگان خود در روزی ومعاش واخلاق وعقل مساوات میکرد، مصالح آنها مختل شده واین حکمت ها واسراری که ثواب وکیفر را بر آن مرتب کرده در دنیا وآخرت ظاهر نمی شد، وبندگان معانی نامهای نیک وصفات والای خداوند را نمی دانستند، وهیچ یک از دیگری پیروی نمی کرد وقدر هیچ یک از نعمت های خداوندی نسبت به خود را نمی دانست، وشکر آنچه را که برایش لازم بود انجام نمی داد ودیگر اسرار ومعانیی شریفه وحکمت های بلند مرتبه که جز اهل ایمان به خدا وروز آخرت وصاحب علم نافع وبصیرت کسی دیگر آن را نمی دانست.
(شماره بخش 6; صفحه 263)
نظام واندیشۀ سوسیالستی را پیرون آن با این منظور وارد کرده اند که بوسیلۀ آن به گمان خود شان فقیران را غنی سازند، ولی درحقیقت آن را وارد کردند تا اغنیا را فقیر کنند ، وبه آن وسیله اموال مردم را به نا حق بگیرند به نام شفقت بر فقرا، ودر عوض به جای طلبی های خود خواهانه، وغرض های پست، وخواستهای حیوانی خود به مصرف برسانند، وتا آتش حرکت وعمل را خاموش کنند، وبامردم را ازتفکر کردن دربارۀ حق پروردگار عالمیان، وهمچشمی در منافع زندگی، وانقلاب علیه کفر وسرکشی ملحدین باز دارند. این است حال اندیشۀ سوسیالستی وپیروان آن ، حسادت کردند با مردم در آنچه که خداوند از فضل خود برای آنها داده است، وبر شریعت خداوند جسارت کردند، وبر بندگان او ظلم نمودند وبه مال ودارایی مردم غصب کردند وبا خدا در سر زمینش جنگ کردند واز طاعت خداوند وحق او سرباز زدند، مرگ وهلاکت با برایشان چقدر زیانبار است معاملۀ آنها، وپست است همت ایشان، وبداست سرانجام آنها، پس ای مسلمانان بر حذر باشید از صاحبان این فتنۀ کور، وبدعت زشت وناروا، وکفر آشکار، ودشمنی با خدا ورسول وشریعت او تا رستگار شوید. وخداوند در اسلام احکام وتعالیمی وضع کرده که مسلمانان را از این مذاهب مخرب بی نیاز میسازد، ومکر مخترعان کافر وشوم آنها را باطل میگرداند وخداوند پاک در مال اغنیا زکات وانواع صدقات را واجب کرده است، وخداوند بربندگان خود کفاره وصدقه ومسایل خیریه وآنچه حاجت فقرا را برآورده می سازد وآنها را از ظلم بندگان وفریبکاری برگرفتن اموال دیگران مستغنی می سازد قرار داده است، بلکه خداوند پاک دادن زکات را یکی از ارکان ومبانی بزرگ اسلام گردانیده است، وکسی را که بخیلی کند به انواع عذاب و دردها وعده داده است، وکسی که زکات را چنانکه خداوند گفته است بدهد برایش وعدۀ پاکی در اموال ودوبرابری در سرمایه ودارایی را داده است، چنانچه خداوند عز وجل فرموده است: و برپاداريد نماز را و بدهيد زكوة را و فرمانبرداري كنيد پيغامبر را بود که بر شما رحم كرده شود وخداوند متعال فرموده است: ﭿ ﭿ جز اين نيست که صدقه ها براي فقيران است و بي نوايان و كاركنان بر جمع صدقات و آنانكه الفت داده ميشود دلهای ايشان را و براي خرج كردن در آزادي برده هاي و براي وام داران و براي خرج كردن درراه خدا و براي مسافران است حكم ثابت شده از نزديك خدا و خدا دانا درست كاراست خداوند عز وجل فرمودند: بگير از اموال ايشان زكوة را تا پاك سازي ايشان را و با بركت كني ايشان را و خداوند که راستگو ترین راستگویان است می فرماید: ﭿ پس خدا عوض آن دهد واو بهترين روزي دهندگان است خداوند متعال فرموده است: و نيكوكاري كنيد و هر آئينه خدا دوست میدارد نيكوكاران را .
آیه ها با این معنی بسیار است، پس بر تمام مسلمانان لازم است آنچه را که خداوند بر آنان نسبت به برادران فقیرشان واجب گردانیده است انجام دهند وبا این کار خود نفسی را خوش سازند، وبر آنها عطوفت ومهربانی کنند، این بخاطر ادا کردن آنچه که خداوند واجب گردانیده وبه امید آنکه خداوند بر او رحمت خود را نازن کند، وبرای حذر داشتن ازخشم خداوند وبسته نمودن دروازه های شر وفساد، وکفر وبی دینی، وشکر کردن خداوند بر نعمت هایش وطمع کردن فضل وکرم بیشتر خداوند، ومالیدن بینی کفار وملحدین بر خاک که گمان بد نسبت به اسلام داشتند وعقیده بر آن داشتند که اسلام فقرا را نادیده گرفته است، وحق آنها را به آنها نداده است، وگمان شان بر خطا بود ومعاملۀ شان زیان بار وبر خدا دروغ گفتند واز راه واضح حق بیراهه رفتند ومنحرف شدند،
(شماره بخش 6; صفحه 264)
پس ای مسلمانان از خدا بترسید، واسلام را در اعمال وگفتار خود تمثیل کنید وبر فقرای خود رحم کنید، وآنچه را که خداوند از زکات وغیر آن بر شما واجب گردنیده ادا نمایید، تا به سعادت ونجات نایل شوید، واز خشم وجزای خداوند در نیا وآخرت سالم بمانید، واز خداوند عز وجل مسئلت میداریم که احوال مسلمانان را اصلاح وبهبودی بخشد، وبر آنها آگاهی در دین را نصیب کند، ورهبران وبزرگان آنها را به راه راست هدایت کند، وپرچم جهاد برافراشته دار واهل شرک وکفر وبی دینی را نابود وسرکوب گرداند، هر آینه خداوند ولی این امر وقادر بر آنست.
ودرود وسلام خداوند بر بنده وپیامبر او محمد وبر آل ویارانش باد.

معاون رییس دانشگاه اسلامی در مدینۀ منوره

عبد العزيز بن عبد الله بن باز



  قبلی     بعد