حكم كسی كه به قرآن وبه اهل آن تمسخرمیکند
سپاس وستایش خدا راست، درود وسلام بر پيامبر خدا وبر آل واصحاب او:
اما بعد: پس بتحقیق آنچه را که مجلۀ دعوت در شمارۀ صادر شده در روز دوشنبه موافق 27 / 1 / 1397 هـ تحت عنوان (( روزنامۀ محلي به قرآن واهل آن تمسخرمی کند)) سپس زیر این عنوان نوشته است: وروزنامۀ مذکور در شمارۀ صادر شده بتاريخ 7 / 4 / 1396 هـ بیرون شد تا به قرآن واهل آن تمسخر کند وبگوید:
ومردان اعتقاد دارند که زن موجود دیگری است، وزن به تعبير آنها ناقص عقل ودين است وآنها اعتقاد دارند که مردان سرپرست وقیم بر زنان میباشند)) آنچه را که مجلۀ دعوت نقل کرده بود پایان یافت.
وبدرستی که من از این مقالۀ زشت حیرت زده واز صدور آن در سرزمین نزول وحی وزیر نظردولت اسلامی به شریعت حکم وبه آن دعوت میدهد شگفت زده شدم، واز جرأت وجسارت دست اندر کاران این روزنامه که این مقاله را که در نهایت درجۀ کفر وگمراهی، وتمسخر به كتاب خدا وبيامبر او صلى الله عليه وسلم وطعن وعیبجوی در آنهاست بسیار متعجب گردیدم، ونشر این مقاله برای دست اندر کاران این روزنامه چیز تازۀ نیست، وبه نشر چنین مقالهها که به تباه والحاد وضرر بزرگ بر جامعه دعوت می دهد معروف است. چنانکه به کینه ورزی علیه دانشمندان اسلام وتجاور وتعرض بر آبرو وحیثیت آنها ودروغ گفتن علیه آنان شناخته شده اند، زیرا دست اندر کاران این روزنامه انگیزه وحس ایمانی ندارند که آنها را ازاقدام به نشر این گونه مقالات باز دارد وحس هراس از سلطان هم آنها را از اقدام به این کار باز نداشت. لذا به آن كار كفر آمیز وگمراهی در این مقاله که بندۀ مومن به خدا وروز آخرت. وکسی که به كتاب خدا وسنت پیامبر او صلى الله عليه وسلم احترام داشته باشد آنرا نشر نمی کند اقدام نموده اند.
وبرای تاکید بیشتر وواقف گردیدن بر اصل مقاله وشناختن قایل ونویسندۀ آن، روزنامۀ مذکور را که مقاله در آن منتشر شده خواستم، وبرایم حاضرکرده شد، پس دیدم همان چیزی را که مجلۀ دعوت نقل کرده بود منتشر کرده ومنسوب به زنی بنام (أمل دختر فلان) وروزنامه هیچ تبصره واظهار نظری در رد این مقال ننوشته پس بدین ترتیب دانسته میشود که از این مقال راضی است وبه آن موافق است، ومعلوم است آنکه مردان را قیم وسرپرست برای زنان تعیین کرده خداوند عز وجل است در این فرمودۀ خود در سورۀ نساء:
ﭓﭔﭩﯞﮘﰝﮐﮩﭕﭱﰴ ﭕﮣﮡﯸﰋﭲﰴﮡﮓﯫ ﰴﮤﭯﮞﯣ ﭓﭔﭩﮉﮙﰠﯲﮬﭔﭑﰵﰠ ﭟﰟﭺﮩﭔ ﱊﮣﰣﯯﭰﯰ ﭓﭔﭑﯻ ﭟﮤﰹﱈﰣﯰﮗﰰﭿﱄ ﰴﮤﭯﮞﯣﭤ ﭟﮤﰹﱈﰪﭬ ﮢﮥﭟﰟﭺﮩﭔﭑ ﭖﮢﮂﱐﮨﭙﰱﮡﭓﭘ ﭲﰠﮐﱅ ﭖﮢﭲﱉﮡﮥﰋﭩﰠﮗﰟﭾﱇ ﭤ
مردان تدبير كار كننده مسلّط شدهاند بر زنان بسبب آنكه فضل نهاده است خداوند بعض آدميان را بر بعض و بسبب آنكه خرج كردند از اموال خويش
آیت. پس طعنه زدن در سربرست ونكهبان مردان بر زنان اعتراض بر خداوند سبحانه وتعالی وطعنه زدن در كتاب گرامی او در شريعت سرشار از حكمت اوست واین به إجماع دانشمندان اسلام کفر بزرگ است چنانکه اهل علم بر آن تصریح نموده اند از آن جمله قاضي
عیاض در كتاب خود ( الشفاء )، همچنان کسی که زنان را به نقصان عقل ودين توصیف کرده پیامبر صلى الله عليه وسلم است وآنحضرت عليه الصلات والسلام فرموده اند که از نقصان يا كم عقل او این است که شهادت دو زن برابر به شهادت یک مرد است، وفرموده است از نقص دين او این است که شبها وروزها مکث میکند وبسبب حیض نماز نمی خواند وروزۀ مضان را میخورد، واگرچه این نقصان در آن بر زن گناهی نیست.
ولى نقصان ثابت ومعقول است وشكی در آن نیست واعتراضی بر پیامبر صلى الله عليه وسلم در این نیست زیرا آنحضرت صادقترین مردم در گفتار وداناترین مردم به شریعت خدا واحوال بندگان اوست،
پس طعنه زننده بر او در این موضوع طعنه زننده در نبوت ورسالت او واعترض کننده است بر خداوند سبحانه وتعالی در تشريع او واین كفر وگمراهی است وکسی از اهل علم وایمان در آن اختلاف ندارد، وادلۀ نقلي وعقلي وشواهد از واقع حال واز شناخت پبیت وتکوینی که خداوند زن را بر آن آفریده واو را از مرد متمایز گردانیده، همۀ اینها مؤيد آن چیزیست که خداوند سبحانه وتعالی درمورد سربرست مردان بر زنان وفضیلت آنها بر زنان، وآنچه که پیامبر صلى الله عليه وسلم از نقصان عقل زن ودين او نسبت به مرد خبر داده میباشد، ولی از آن این نبايد که هر فردی از افراد مردان بهتر وخردمند تر از هر كسى از كسانى زنان باشد، وبسا زنانی اند بهتر وداناتر وخردمند تر از بعضی مردان هستند، وهمانا مراد اینجا برتری جنس بر جنس وبيان آن است که این کاملتر از این است ودليلهاى قطعي شاهد بر آن میباشد چنانکه قبلا هم گذشت.
وبدرستی که از سخن صاحب مقاله - أمل مذكور - واضح شد که مراد او از طعنه زدن بر سربرست مردان بر زنان واعتراض او نقص درعقل ودين آنها این است که این سبب چند دستگی جامعه وعدم پیوستگی وهمبستگی وهمکاری آن میشود، واین آنچه را که ما اکنون ذکر کردیم که مقصود مقالۀ مذكورهمانا طعنه زدن دركتاب خدا وسنت بيامبر او صلى الله عليه وسلم ومتهم کردن آنها براینکه سبب پس ماندگی وچند دستگی وعدم همکاری جامعه هستند میباشد، وشكی نیست که این از آشکارترین دروغ وباطل ترین باطل هاست، ودر اعتقاد آنچه که كتاب خداوند عز وجل وسنت پيامبر او صلى الله عليه وسلم از سربرست مردان بر زنان ونقص عقول زنان ودين آنها چیزی نیست که موجب ضرر بر جامعۀ اسلامي وچند دستگی وعدم پیوستگی وهمكارى آن شود، بلکه از زیبا جلوه دادن شيطان واشارۀ آن به دوستانش از نادانان ومشركان وکسانی است که بر راه آن رفته اند میباشد، همچنان این مستلزم اهدار وکنار گذاشتن زن از حساب جامعه ومشاركتش در آنچه که برای اصلاح جامعه است مانند نصيحت برای خدا وبرای بندگان او امر به معروف ونهي از منكر ودعوت به حق وغير آن از اموری که بر همه واجب نیست، بلکه او مأمور به این کار است وبر او فرض است آنچه را که میتواند انجام دهد باید انجام دهد چنانچه خداوند عز وجل فرموده است:
ﮢﮥﭓﭔﭩﱉﭺﰰﮣﱈﭲﰠﮊﰴﮡﮒﮤ ﮢﮥﭓﭔﭩﱉﭺﰰﮣﱈﭲﰠﮉﮟﰌﭽﰱ ﭟﮤﰹﱈﰣﰱﮗﰰﭾﱇ ﭖﮢﮢﱈﭩﰠﯛﮥﭔﭑﰵﰳ ﭟﮤﰹﱈﰪﭬ ﭤ ﯔﮤﭗﱊﭴﰰﯡﰳﮢﮓﯫ ﭟﰟﭔﭔﭩﱉﭺﮩﰹﱈﯞﰴﮢﭔﰖ ﮢﮥﯔﮤﮊﱈﮗﮩﮡﱇﮒﮤ ﰴﮤﮐﰘ ﭓﭔﭩﱉﭺﰰﮊﭣﮣﯞﰝ
و مردان مسلمان و زنان مسلمانان بعض ايشان كار ساز بعضاند ميفرمايند بكار پسنديده و منع ميكنند از كار ناپسنديده
آیت. خداوند سبحانه فرمود:
ﭙﰟﮒﯹ ﭓﭔﭩﱉﭺﰰﯲﱄﭭﰟﭺﰠﱍﱋﯫ ﮢﮥﭓﭔﭩﱉﭺﰰﯲﱄﭭﰟﭺﮩﰌﭽﰠ ﮢﮥﭓﭔﭩﱉﭺﰰﮣﱈﭲﰠﮊﰠﱍﱋﯫ ﮢﮥﭓﭔﭩﱉﭺﰰﮣﱈﭲﰠﮉﮟﰌﭽﰠ ﮢﮥﭓﭔﭩﱉﭙﮣﰌﮊﰠﭷﰠﱍﱌﮤ ﮢﮥﭓﭔﭩﱉﭙﮣﰌﮊﰠﭶﮤﰌﭽﰠ ﮢﮥﭓﭔﭩﰒﯳﰌﯚﰠﭕﰠﱍﱌﮤ ﮢﮥﭓﭔﭩﰒﯳﰌﯚﰠﭕﮣﰌﭽﰠ ﮢﮥﭓﭔﭩﰒﯳﰌﭩﰚﯟﰟﱀﱌﮤ ﮢﮥﭓﭔﭩﰒﯳﰌﭩﰚﯟﮥﰋﭾﰠ ﮢﮥﭓﭔﭩﱉﯓﮩﰌﰂﰠﰹﰠﱍﱌﮤ ﮢﮥﭓﭔﭩﱉﯓﮩﰌﰂﰠﰹﮩﰌﭽﰠ ﮢﮥﭓﭔﭩﱉﭺﰰﭶﮤﰒﮬﯚﮔﰠﭕﰠﱍﱌﮤ ﮢﮥﭓﭔﭩﱉﭺﰰﭶﮤﰒﮬﯚﮔﰠﭕﮣﰌﭽﰠ ﮢﮥﭓﭔﭩﰒﯳﰌﰀﰅﰞﭺﰠﱍﱌﮤ ﮢﮥﭓﭔﭩﰒﯳﰌﰀﰅﰞﭺﮩﰌﭽﰠ ﮢﮥﭓﭔﭪﱉﮤﮠﰌﱐﰠﰱﰠﱍﱋﯫ ﱊﰹﯞﰴﮢﮏﮩﮗﰰﭾﱇ ﮢﮥﭓﭔﭩﱉﮣﮩﰌﱐﰠﰱﮣﰌﭽﰠ ﮢﮥﭓﭔﭑﭕﯺﰋﭢﰖﯞﰝﱀﱋﯫ ﭓﭔﭑﯺ ﭞﮨﮆﰠﯞﯟﮊﭓ ﮢﮥﭓﭔﭑﭕﯺﰋﭢﰖﯞﮤﰋﭾﰠ ﭖﮢﰴﮤﯚﯴ ﭓﭔﭑﯻ ﭫﮝﮜﰸﭽ ﭲﯹﱄﱉﱐﰠﯞﮤﮟﮊ ﮢﮥﭖﮢﮏﱅﯞﰈﭓ ﰴﮤﰱﰠﯜﭺﮆﭔ ﰙﰟﰝﰘ
هر آئينه مردان مسلمان و زنان مسلمان و مردان باور دارنده و زنان باور دارنده و مردان طاعت كننده و زنان طاعت كننده و مردان راست گوينده و زنان راست گوينده و مردان شكيبائي كننده و زنان شكيبائي كننده و مردان فروتني نماينده و زنان فروتني نماينده و مردان صدقه دهنده و زنان صدقه دهنده و مردان روزه دارنده و زنان روزه دارنده و مردان حفاظت كننده شرمگاه خود را و زنان محافظت كننده و مردان ياد كننده خداي را بسياري و زنان ياد كننده مهيا كرده است خداي تعالي براي ايشان آمرزش و مزد بزرگ
آیت ها در این معنی بسیار است، وبدرستی که پیامبر صلى الله عليه وسلم مشورۀ
أم سلمه رضی الله عنها را روز
حدیبیه پذیرفتند ودر نتیجۀ آن فایدۀ بزرگی حاصل شد. وقصة
خدیجه رضي الله عنها در آغاز وحي که در نتیجۀ آن خیر وگشایش بزرگی برای پیامبر صلى الله عليه وسلم دست داد نزد اهل علم معروف است، واز این نوع وقائع در تاريخ اسلامي بسیار است.
واین تعجب بزرگی است دست اندر کاران این روزنامه بر نشر این مقاله جسارت می کنند با آنکه خود را منسوب به اسلام میدانند وکمکهای مالی فراوان را از دولت اسلام دریافت میکنند تا تشویق شوند وصدور روزنامه را ادامه دهند. ولی در حقيقت جای تعجب نیست وهر آئینه پيامبر خدا صلى الله عليه وسلم فرموده اند:
آنچه مردم ازسخن پیامبران پیشین دریافتند:هرگاه شرم وحیا نداشتی هرجه خواستی بکن
ودر مثلهای رایج است: هر که از عقاب ایمن گردید بی ادبی میکند. وهر آئینه از
عمر
وعثمان رضي الله عنهما روایت شده که ایشان گفتند: هر آئینه خداوند بوسیلۀ سلطان باز میدارد آنچه را که به قرآن باز نمیدارد. واین روزنامه با این مقاله از مرزها تجاوز کرده وبر جنگ ومحاربۀ دين وطعنه زدن در آن جسارت کرده که سكوت بر آن جایز نیست، وبرای وزارت اطلاع رسانی وبرای حكومت جایز نیست از آن چشم پوشی کنند بلکه قطعا مجازات کردن علنی آن با توقیف روزنامه از صدور ومحاكمۀ نویسندۀ مقاله وسر دبیر روزنامه وتأديب وتوبیخ وسر زنش وفرا خواندن آنها به اظهار نمودن توبه از آن واجب است؛ زیرا این مقاله از جملۀ نواقض وشکننده های اسلام است وموجب كفر وبر گشت قایل ویا معتقد وکسی که راضی به آن است میشود بدلیل فرمودۀ خداوند متعال:
ﭕﰹﭰﱇ ﭖﮢﭟﰟﭔﭔﭑﯼ ﮢﮥﰵﮥﭓﯔﮤﰌﭷﰠﮝﰠﰏ ﮢﮥﯢﮥﯪﰰﮡﭑﰟﭖﰠﰏ ﭞﰵﮉﭶﰸﭿﱄ ﭰﮞﯲﱄﭺﮤﮛﱇﯤﰝﰵﰳﮢﮓﯫ ﰙﰟﰠﰘ ﮧﯰ ﭯﮣﰹﱈﭷﮤﯜﰚﯢﰳﮢﭓﭘ ﭕﮣﯚﱅ ﭞﮨﱐﮨﯞﱇﮞﰵﭼ ﭟﮤﰹﱈﯚﮩ ﭙﰟﯔﭺﮩﰌﮉﰠﭣﰵﭿﱄ ﭤ
بگو آيا بخدا و آيتهاي او و پيغمبر او تمسخر ميكنيد(65) عذر نخواهید هر آئينه شما كافر شديد بعد از ايمان خود
آیت. پس اگر توبه کردند، واگر نه كشت آنها بسبب كفر ومرتد شدن شان واجب است. وبر اهل علم وايمان مخفی نیست که این تدبیر واقدام از مهمترین واجبات برای حمايت كتاب خدا وسنت پيامبر او صلى الله عليه وسلم وشريعت كامل خدا میباشد، واجرای این عقوبت میتواند سر زنش وهشداری باشد برای هر کسی که نفسش اقدام به چنین كاری را برایش زیبا جلوه دهد وبخواهد چنین جسارت وگستاخی را بکند.
درود وسلام خداوند بر پيامبر ما محمد، وبر آل واصحاب او باد.
آگهی مهم ياهشدار مهم
ستایش خداوند یکتا راست ودرود وسلام بر پیامبری که بعد ازاو پیامبری نیست وبر آل واصحاب او باد.
اما بعد: پس هرآیینه مقالی را که مجلۀ ( اقرأ ) درشماره ( 604 ) صادرشده در 22 / 5 / 1407 هـ دربارۀ گفتگومیان
ارسطو
وارسطوقان منتشرکرد مطالعه کردم،
ودرآن آمده است: ( طبيعت اشتباه می کند وكس درست مینماید) واطلاق این عبارت مخالفت بزرگ وكفر صريح است. ومعلوم است که فلاسفه به خداوند آفرید گار مدبر وكمال مطلق که بنابرحکمت کاری را انجام میدهد وبنابرحکمت کاری را انجام نمی دهد واودركارهاى وسخن خود ازخطا واشتباه منزه است باور ندارند، وبخاطرايمان نداشتن آنها به خالق بزرگ وكامل درنامهاى وصفتها خود سبحانه وتعالى حوادث رابه طبيعت نسبت میدهند، واین بسبب جهل ودوری آنان ازشرایع وتعالیمی است که پیامبران عليهم الصلات والسلام آورده اند. پس واجب آن است که به گفتارهای آنها درارتباط به الهيات وشرائع فریب نخورد بخاطر جاهل بودن آنان به این مسایل وباورنداشتن ایشان به آن، وبدون شك آنچه که درجهان ازبیماری ها وحوادث وتغیرخلقت وغيرآن روی می دهد همۀ اینها به مشيئت خداوند سبحانه وتعالی رخ میدهد وخدارا درآن حكمت کامل وحجت قاطع است واگرچه که مردم آن را ندانند، چنانچه خداوند عز وجل فرموده است:
ﭙﰟﮒﯹ ﯢﮥﭟﯾﮱﯫ ﮝﮩﭣﰖﯜﭿﰾ ﰷﮤﭭﰟﯛﭿﰣ ﰙﰝﰢﰘ
هر آئينه پروردگار تو استوار كار،داناست.
وخداوند سبحان فرمود:
ﭙﰟﮒﯹ ﭓﭔﭑﯺ ﭞﮨﭕﮒﮤ ﰴﮤﭭﰟﯛﭺﰉﭔ ﮝﮩﭣﰖﯛﭺﮆﭔ ﰙﰞﰜﰘ
هر آئينه خدا دانا استواركار
وخداوند عز وجل فرمود است:
ﮧﯰ ﯕﰸﯲﱄﯼﮤﭰﰴ ﰶﮨﭸﯽﭔ ﯔﮤﱐﱉﰹﮩﭰﰴ ﮢﮥﮔﰹﭾﱇ ﯕﰸﯲﱄﯼﮤﭭﰹﮡﮓﯫ ﰙﰝﰜﰘ
پرسيده نميشود از آنچه ميكند و ايشان پرسيده ميشوند
واین نیست مگربنابر كمال حكمت وعلم اوست که مبارك است اسم او ومقدس است ازآنچه که ستمکاران وكافران وجاهلان میگویند وبرتر ومنزه است ، وبرای ادای واجب نصیحت برای خدا وبرای بند گانش این آگهی داده شد، وخداوند توفیق دهنده وبرای ما کافی وبهترین یاوراست ، درود وسلام خداوند بر پيامبر ما محمد، و بر آل و اصحاب او باد.